اگرچه برخی مهارتها و استراتژیها و روشهای رویارویی با مشکلات بسته به نوع چالشی که با آن روبهرو میشوید، متفاوت است، اما اکثر این مهارتها کلی است و در بیشتر مواقع قابل به کارگیری است. توانایی شما برای خوب برآمدن از عهده مشکلات و کنترل کردن شرایط بستگی به قدرت شما در دو جنبه زیر دارد:فعالیتهای شما و احساسات شما.
خوشبختانه مهارتها و استراتژیهای خاصی وجود دارد که میتوانید با بهبود آنها خود را در هر دو زمینه قویتر سازید.
فعالیتها:
شاید شما از سطح فکر و مهارتهای خود در آن زمان راضی بوده باشید، اما یک مشکل وجود دارد. وقتی با چالشهای بزرگتری روبهرو میشوید، اغلب در موقعیتهای احساسی خاص و تحت اضطراب قرار میگیرید و احساسات تحریکشده میتواند فکر شما را تحت تاثیر قرار بدهد که اغلب باعث انحراف افکار شده و به نفع شما نیست. حال چگونه باید با این شرایط مواجه شد؟
یک راه تدافعی خوب، یاد گرفتن و استفاده از استراتژیهای تفکر است. تا جایی که میتوانید روی کاغذ فکر کنید. سعی کنید فکر کردن روی کاغذ را یاد بگیرید (البته استفاده از کامپیوتر و ایجاد یک فایل نوشتاری هم به همین مفهوم است.) به جای تقلا کردن یا قاطی کردن، یک نفس عمیق کشیده و افکار اصلی خود را بنویسید. هرچه به ذهنتان میرسد را روی کاغذ بیاورید. هر چه بیشتر این کار را انجام دهید و تمرین کنید، افکارتان قویتر و مرتبتر خواهد شد.
تقریبا در هر موقعیت چالشزایی، فعالیتهای خاصی وجود دارد که شما برای رسیدن به یک راهحل موفقیتآمیز یا راحتتر کردن درد یا کمکردن خسارت وارده انجام میدهید. تواناییها و مهارتهای فکری شما در این زمینه، تعیینکننده میزان تاثیر عملکرد شماست. مثلا اگر هیچ راه منطقی از نظر شما وجود نداشته باشد، شما نیاز به خلاقیت داشته و بهتر است هر فکری که به ذهنتان میرسد را یادداشت کنید. اگر افکار خیلی زیادی وجود دارد شما نیاز به بررسی آنها و انتخاب بهترین آنها برای عمل دارید. در نهایت، شما فرصت و منابع محدودی دارید. بنابراین به برنامهریزی خوب و مهارتهای مدیریت زمان نیاز دارید تا بتوانید یک برنامه خوب و عملی را اجرایی کنید.آیا تاکنون پیش آمده که از بینظمی خود عصبانی شده باشید؟ از این که کارهای زیادی برای انجام دادن دارید، اما به دلیل عدمنظم و انضباط قادر به انجام آنها نیستید؟
خیلی از افراد از بینظمی رنج میبرند. نظم و ترتیب هم مثل بسیاری از صفات دیگر قابل دستیابی است و با تمرین میتوان به آن رسید. همین نظم و انضباط است که فرد را در رسیدن به اهداف کمک میکند و در واقع جادهای را در جلوی پای او برای رسیدن به مقصد قرار میدهد.
انضباط فردی، عبارت است از توانایی مجبور کردن خود به انجام فعالیت صرفنظر از وضعیت احساسیتان. تصور کنید اگر میتوانستید خود را مجبور به پیروی از اهدافتان کنید (صرفنظر از نوع هدف)، چه کارهایی میتوانستید انجام دهید. خود را در حالی تصور کنید که به خودتان میگویید: «تو چاقی، باید 20 کیلو وزن کم کنی».
بدون نظم و انضباط فردی، این هدف تحقق نمییابد، اما با نظم و ترتیب کافی، این هدف دستیافتنی است. نقطه اوج نظم فردی، جایی است که شما به آنچه که به صورت هوشیارانه تصمیم گرفته بودید میرسید. نظم و انضباط فردی، یکی از هزاران وسیله موجود در راستای پیشرفت شخصی است. البته این روش نوعی اکسیر و علاج دائم نیست. با این وجود، مشکلاتی که نظم فردی میتواند آنها را حل کند بسیار مهم بوده و وقتی راههای دیگری هم برای حل آن مشکلات وجود داشته باشد، انضباط فردی قطعا از بقیه روشها موثرتر است. نظم و انضباط فردی، ضمنا نیروی لازم برای کاهش وزن یا غلبه بر اعتیاد را در اختیار شما قرار میدهد و میتواند شما را از هرگونه تعلل، بیبرنامگی و بیتوجهی برهاند. این روش برای حل مشکلات، بیهمتاست و در جهت دستیابی به اهداف میتواند در کنار سایر ابزارها، بسیار موثر واقع شود.
ایجاد انضباط فردی
انضباط فردی همچون ماهیچه است که هر چه بیشتر از آن کار کشیده و تمرینش دهید، قویتر میشود و بالعکس اگر از آن کار نکشید، ضعیف خواهد شد.
همان طور که افراد مختلف نیروی عضلانی متفاوتی دارند، درجه نظم و انضباط فردیشان هم با یکدیگر متفاوت است. البته همه قدری از این خصلت را دارند، اما همه نظم و ترتیب خود را به درجه یکسانی رشد نمیدهند.
روش ساختن انضباط فردی شبیه استفاده از تمرینهای ورزشی مربوط به قوی کردن ماهیچهها در وزنهبرداری است. توجه کنید که وقتی شما این تمرینها را انجام میدهید، ابتدا وزنههایی را بلند میکنید که توانایی بلندکردن آنها را دارید. شما این کار را آنقدر تکرار میکنید تا ماهیچهها خسته شوند و سپس استراحت میکنید.
روش اصلی برای ساختن نظم و انضباط فردی هم رویارویی با چالشهایی است که میتوانید با موفقیت آنها را پشتسر بگذارید، اما نزدیک به مرز محدودیتهای شماست. این به آن معنا نیست که هر روز چیزی را انجام داده و هر روز شکست بخورید و به معنای ماندن در محدوده راحتی هم نیست.
شما با تلاش در جهت بلند کردن وزنهای که حتی قادر به تکان دادن آن هم نیستید قوی نخواهید شد همچنین با بلند کردن وزنههای خیلی سبک هم به جایی نمیرسید. شما باید با وزنهها و چالشهایی که توان رویارویی با آنها را دارید، اما نزدیک به مرزهای شماست آغاز کنید، یعنی نه خیلی سنگین و نه خیلی سبک.
تمرین پلهپله به این معناست که در هر مرحله که پیروز شدید، چالشهای خود را افزایش دهید. اگر همواره وزنههای مشابهی را بلند کنید، قویتر نخواهید شد. به طور مشابه، اگر از رویارویی با چالشهای جدید سرباز زنید، به انضباط فردی دست نخواهید یافت.
همین طور که بیشتر افراد در مقایسه با قدرتی که میتوانند با ورزش و تمرین کسب کنند، ماهیچههای خیلی ضعیفی دارند، اکثر افراد هم در میزان انضباط فردی خیلی ضعیف هستند.
اشتباه است که در حین ساختن انضباط فردی سعی کنید خود را به سختی به سمت جلو هل دهید. اگر سعی در تغییر یکشبه کل زندگیتان به وسیله در نظر گرفتن دهها هدف جدید و انتظار داشتن جهت دستیابی سریع به آنها دارید، تقریبا مطمئن باشید که شکست میخورید. این دقیقا شبیه کسی است که میخواهد در اولین بار وزنهبرداری، یک وزنه 100 کیلویی را بلند کند.
اگر میتوانید تنها 20 کیلو را بلند کنید، پس توانتان در همین حد است. نباید اصلا از جایی که شروع میکنید خجالت بکشید. مطمئنا پس از مدتی تمرین و ممارست پیشرفت قابل توجهی خواهید داشت.
در مورد نظم و ترتیب هم همین طور است. اگر شما در حال حاضر فردی بسیار بینظم هستید، باید از نظم و ترتیبهای کوچک در زندگی شروع کنید؛ خواهید دید هر چه منظمتر شوید زندگیتان راحتتر خواهد بود و چالشهایی که در ابتدا برایتان خیلی بزرگ به نظر میرسید، در نهایت به یک بازی بچگانه تبدیل خواهد شد. هر چه قویتر شوید، وزنهها برایتان سبک و سبکتر به نظر میرسند!
خود را با دیگران مقایسه نکنید چون فایدهای ندارد. شما تنها به آن چیزی میرسید که انتظار آن را دارید. اگر فکر کنید که ضعیف هستید، همه برایتان قوی به نظر میرسند و اگر تصور کنید که قوی هستید، بقیه برایتان ضعیفتر جلوه میکنند. این گونه افکار فایدهای ندارد.باید به خودتان همان طور که هستید نگاه کنید و در جهت پیشرفت به سمت مورد نظر تلاش کنید.
فرض کنید که میخواهید توانایی 8 ساعت کار مداوم در هر روز را در خود افزایش دهید، چراکه میدانید با این کار، تفاوت چشمگیری در شغلتان ایجاد میشود.
شاید قادر باشید 8 ساعت در یک روز بدون هیچ مشکلی کار کنید، اما فقط برای یک روز قادر به این کار خواهید بود و در روز دوم کاملا شکست میخورید. درست است، شما طی 8 ساعت قادر به این کار هستید، اما دو تا 8 ساعت برای شما خیلی زیاد است پس از مقدار کم شروع کنید. آیا میتوانید یک ساعت در روز و 5 روز متوالی با تمرکز کامل کار کنید؟ اگر پاسختان منفی است، 30 دقیقه را امتحان کنید یا هر چقدر که میتوانید. اگر موفق شدید (یا احساس کردید که کار سادهای بوده است) این زمان را افزایش دهید.
هنگامی که قادر به کنترل یک هفته خود شدید، برای هفته آینده، ساعت کارتان را افزایش دهید و این کار را پلهپله انجام دهید تا به هدفتان دست یابید.
وقتی شما در حال ایجاد نظم شخصی هستید، از فواید کار در طی مسیر هم بهره میبرید. در این حالت علاوه بر آن، قویتر هم شده و چیزهای بیشتری میآموزید.
نکته قابل توجه در این است که انضباط فردی شامل 5 رکن اساسی است: 1 ـ پذیرش 2 ـ عزم راسخ و تصمیم جدی 3 ـ سختکوشی 4 ـ فعالیت 5 ـ پافشاری؛ که در این قسمت به اختصار درخصوص هریک توضیحاتی آورده شده است.
پذیرش:
این ممکن است آسان و واضح به نظر برسد اما در عمل خیلی مشکل است. اگر شما همواره مشکلات سختی را در محدوده خاصی از زندگی خود تجربه میکنید، به احتمال قوی ریشه مشکل، پذیرش غلط واقعیت (همانگونه که هست) میباشد.
باید جایگاه کنونی خود را بدانید تا بتوانید خود را ارتقاء دهید. بدانید که چه چالشهایی برای شما آسان است و رویارویی با کدامیک برایتان ناممکن به نظر میرسد.
همانطور که عضلات مختلفی در بدن وجود دارد که با هر ورزشی یک گروه از آنها تقویت میشوند، نظم فردی هم نواحی مختلفی را در بر میگیرد: نظم در خواب، نظم در غذا خوردن، عادات کاری، ارتباطات و غیره که برای بهبود هریک تمرینهای خاصی لازم است.
عزم راسخ:
تصمیم جدی در واقع مهمترین رکن انضباط فردی است و شامل تمرکز نیروها و تواناییها میباشد. شما همه انرژیتان را جمع میکنید و یک فشار روبهجلوی قوی و بزرگ وارد میکنید و به مشکلاتتان از نقاط ضعفشان حمله کرده و آنها را شکست میدهید.
برای عزم راسخ داشتن باید ابتدا هدف خود را انتخاب کرده، سپس نقشه راه را آماده و در نهایت برنامه را عملی کنید.
سختکوشی:
نکته جالب در مورد سختکوشی، عمومیت آن است، مهم نیست که کارتان چیست، با تلاش مستمر میتوانید به نتایج مثبت بلندمدتی دست یابید.
فعالیت و عمل کردن:
در زندگی کارهای زیادی وجود داردکه الزاما مشکل نیستند اما در کل نیازمند صرف زمان میباشند. اگر در انجام آنها نظم و انضباط نداشته باشید، همین کارهای ساده به کوهی از مشکلات بدل میشوند. مثلا خرید کردن، غذا پختن، تمیز کردن منزل، لباس شستن، پرداخت قبوض، نگهداری از فرزندان و کارهایی از این دست که هر روز باید انجام شوند. پس باید آنها را به موقع و در وقت مقتضی خود انجام دهید.
پافشاری:
نظم و انضباط فردی مقولهای دستیافتنی است، با کمی تمرین و ممارست میتوان به آن رسید و سپس در راستای دستیابی به اهداف از آن استفاده کرد.
الهه عیوضزاده
منبع: time-management-guide.com
پافشاری پنجمین و آخرین رکن انضباط فردی است. پافشاری توانایی انجام مدام فعالیت، صرفنظر از احساساتتان است. یعنی به کار خود ادامه دهید حتی اگر احساس میکنید که باید آن را رها کنید.عمل کردن به معنای سخت کار کردن است که با سختکوشی متفاوت است چرا که الزاما به معنای انجام فعالیتهای مشکل نیست بلکه میتواند آسان یا سخت باشد اما مداوم است.سختکوشی چیزی است که اکثر شما با آن به مبارزه برمیخیزید. اکثر مردم سادهترین کار را انجام میدهند و از کار سخت اجتناب میکنند و به همین دلیل است که شما باید برعکس عمل کنید. همواره دیده شده که بر سر چالشهای مشکلتر، رقابت کمتری وجود دارد و موقعیتها و فرصتهای بیشتری هم در دسترس است چرا که اکثر افراد تمایلی به کار و تلاش سخت ندارند.فرق بین یک فرد موفق با دیگران در کمبود توانایی یا علم و دانش در سایر افراد نیست بلکه در کمبود اراده آنهاست. عزم راسخ، توانایی شما در تنظیم یکسری فعالیت و تعهد در انجام آنهاست.اولین رکن انضباط فردی، پذیرش است. پذیرش به معنای این است که شما به طور صحیح، واقعیت را درک کرده و به طور آگاهانه آنچه را که درک کردهاید، تصدیق کنید.سید ضیاءالدین مظهری متخصص تغذیه گفت: مصرف غذاهای آماده موجب بروز افسردگی میشود.غذاهای آماده و سرخ کردنی به علت دارا بودن مقادیر بالایی از اسیدهای چرب اشباع شده موجب افزایش LDL (چربی بدخون) و کاهش HDL (چربی خوب خون) میشود.
این متخصص تغذیه در گفتگو با فارس، افزود: ژنتیک و سبک زندگی در ابتلا یا تشدید افسردگی بسیار نقش اساسی بر عهده دارد.
وی گفت: تولید و انتشار بیش از حد رادیکالهای آزاد در بدن یکی از عوامل پیری زودرس و اختلال در کارکرد درونی بدن است. همچنین هجوم رادیکالهای آزاد به مغز موجب صدمه دیدن سلولها و به هم خوردن نظم و کارکرد آنها و در نتیجه افسردگی افراد میشود.
این متخصص تغذیه افزود: یکی از مهمترین و مؤثرترین عوامل بازدارنده رادیکالهای آزاد در بدن آنتیاکسیدانها هستند و با مصرف انواع میوهها ، سبزیها و نوشیدنیهایی مثل چای سبز ، مقادیر فراوانی از آنها را وارد بدن میشود.
مظهری گفت: ویتامین D از آن دسته ریزمغذیهایی است که موجب افزایش سطح سروتونین در مغز میشود و در کاهش افسردگی مؤثر است.
وی اضافه کرد: مصرف غذاهای آماده و سرخ کردنی به علت دارا بودن مقادیر بالایی از اسیدهای چرب اشباع شده موجب افزایش LDL (چربی بدخون) و کاهش HDL (چربی خوب خون) میشود. حرارت دادن روغن در پروسه سرخ کردن موجب ایجاد مواد سمی و انتقال آنها به درون مواد غذایی و در نهایت به بدن میشود.
مظهری گفت: با ورود این مواد مضر کارکرد سیستم ایمنی و دفاعی بدن با مشکل مواجه میشود و همین کاهش کارایی سیستم ایمنی موجب کم شدن استقامت در برابر انواع بیماریهای عفونی و غیرعفونی و حتی افسردگی میشود.
پریسا ترابی رئیس اداره بهبود تغذیه وزارت بهداشت گفت: مصرف سبزیها تولید سرتونین را در مغز افزایش میدهد و موجب کاهش استرس میشود.
رئیس اداره بهبود تغذیه وزارت بهداشت در گفتگو با فارس، افزود: آشفتگی، بی نظمی و عدم سازمان دهی در کارها و برنامهها میتواند، موجب بروز استرس شود.
وی گفت: از مواد غذایی که استرس را بهبود میبخشند ، میتوان به غذاهای حاوی کربوهیدرات بالا ، غذاهای پرفیبر و سبزیها اشاره کرد.
رئیس اداره بهبود تغذیه وزارت بهداشت افزود: کربوهیدراتها موجب آزاد شدن ماده سروتونین در مغز شده و موجب آرامش بدن میشود. از مواد غذایی حاوی کربوهیدرات میتوان برنج، ماکارونی، سیب زمینی، نان، ذرت بو داده و کلوچههای کم کالری را نام برد.
ترابی اضافه کرد: برای رهایی از استرس توصیه میشود، معادل یک لیوان ماکارونی یا برنج یا یک عدد سیب زمینی تنوری مصرف شود و به خاطر داشته باشید که مصرف زیاد مواد غذایی نشاستهای میتواند، موجب اضافه وزن و چاقی شود.استرس موجب ایجاد گرفتگی عضلانی و یبوست میشود و مصرف موادغذایی فیبردار موجب تنظیم حرکت دستگاه گوارش و رودهها میشود.
رئیس اداره بهبود تغذیه وزارت بهداشت افزود: در غذای روزانه باید حداقل 25 گرم فیبر وجود داشته باشد. میوهها، سبزیها و غلات سبوسدار منابع بسیار خوب فیبر هستند. در وعده صبحانه، بهتر است میوه مصرف شود و از غلات کامل و نانهای سبوسدار مانند سنگک استفاده شود.
ترابی گفت: تولید سروتونین در مغز به نوع تغذیه بسیار مربوط است و مصرف بیشتر سبزیها تولید سروتونین را در مغز را افزایش میدهد و به افراد کمک میکند تا بر استرس غلبه کنند.