روانشناسان در یک پژوهش جدید دریافتهاند که زنان و مردان وقتی تحت استرس قرار میگیرند به شیوهای متفاوت عمل میکنند.
بر اساس این تحقیق، زنان وقتی تحت استرس باشند در ارتباطات اجتماعی شرکت کرده و سعی میکنند با دیگران دوست و صمیمی شوند. در حالی که مردان در شرایط استرس درست مقابل این رفتار را انجام میدهند و ضد اجتماعی میشوند.
این گروه از روانشناسان دانشگاه کالیفرنیای جنوبی به سرپرستی مارا ماتر نشان دادند که مردان و زنان در شرایط استرس و تنش به دو شیوه مخالف یکدیگر عمل میکنند.
پیش از این دانشمندان اظهار میکردند؛ افراد وقتی تحت استرس ناگهانی قرار میگیرند مثلا وقتی در آستانه ارائه یک سخنرانی هستند یا میجنگند و یا میگریزند. اما اکنون روانشناسان دریافتهاند که این سناریو فقط در مورد مردان کاربرد دارد. چون زنان در این شرایط روابط اجتماعیتر و دوستانهتری را پی میگیرند؛ در حالی که مردان به رفتارهای ضد اجتماعی گرایش پیدا میکنند.
یک روانپزشک نحوه رفتار روانپزشکان را از مهمترین دلایل انگ زدن به بیماران روانی عنوان کرد و گفت: نبود تحقیقات کافی در رابطه با نحوه رفتار با بیماران روانی مسئله انگ در این افراد را تشدید می کند.
دکتر سامان توکلی روانپزشک و روان درمانگر در نشست انگ در روانپزشکی که در بیمارستان روزبه برگزار شد، گفت: ما باید بپذیریم که روان پزشکی فقط در جنون خلاصه نمی شود و شامل شاخههای دیگری نیز است. در چند دهه گذشته روش های درمانی مؤثری برای بسیاری از اختلالات روان پزشکی به وجود آمده است، اما هم چنان یکی از مسایل مطرح در حوزه سلامت روان آن است که بسیاری از افراد دچار اختلالات روان پزشکی هرگز برای درمان مراجعه نمی کنند یا در صورت مراجعه، درمان خود را به شکل درست و کامل ادامه نمی دهند. مهمترین دلیلی که برای این موضوع طرح می شود انگی (stigma) است که به بیماریهای روانپزشکی زده می شود.
وی گفت: انگ به دو شکل انگ اجتماعی (public stigma) و انگ به خود (self-stigma) وجود دارد. منظور از انگ اجتماعی نگرش و رفتاریست که اجتماع و افراد عادی اجتماع نسبت به افراد متعلق به گروهی خاص دارند و منظور از انگ به خود نگرش و رفتاری است که خود افراد متعلق به این گروه اجتماعی اعمال می می کنند و نتیجه ی پذیرش و درونی سازی (internalization) انگ اجتماعی است. انگ بیماریهای روانی باعث می شود که میزان اشتغال و درآمد در این بیماران کم تر باشد، از سیستم های حمایت اجتماعی محدودتری برخوردار باشند، کیفیت زندگی پایین تری داشته باشند، علایم افسردگی و کاهش اعتماد به نفس را تجربه کنند و برای درمان دیر مراجعه کنند.
وی ادامه داد: انگ مسائل مربوط به روان بیماران، روانپزشکان و درمان روانپزشکی را درگیر می کند بنابر این مواجه با انگ از یک مسیر شدنی نیست و نیازمند صبر و تغییر رفتار از سوی گروه های درگیر است. به قدری باید صبر کرد تا شاهد تغییر رفتار از سوی جامعه باشیم.
توکلی خاطر نشان کرد: بخش عمده ای از ایجاد انگها مربوط به روانپزشکی است که اگر کمی دقت کنیم در تقسیم بندی که وجود دارد من پزشک و توی بیمار یا نرده هایی که در تمام بیمارستان های روانی دیده می شود و بیماران روانی از همراه و کادر درمان جدا می کند این برخوردها حامل پیام بیماری برای فرد بیمار است.
این روانپزشک ادامه داد: ما در نوع نحوه برخود با بیماران روانی اطلاعات کافی در دست نداریم اگر به بیمار بگوییم بیماری تو با یک فرد دیابتیک هیچ تفاوتی نمی کند نمی دانیم چه پیامدی را در پی خواهد داشت. در این هنگام است که جای خالی پژوهش و تحقیقات کافی حس می شود و باید بررسی روی انگ جزء اولویت های تحقیق باشد.
وی با اشاره به نقش رسانه ها در انگ زدایی گفت: رسانه آیینه ای از نگرش جامعه است که در این میان نحوه ارتباط با رسانه و پیشگیری از گسترش انگ اهمیت دارد. ما باید حد انتظار خودمان از رسانه را مشخص کنیم چرا که موضوع رسانه بسیار پیچیده است و با توجه به محدودیت هایی که دارد فردی کاملا آماده و آگاه باید برای اطلاع رسانی انتخاب شود تا اثر منفی داشته باشد.
توکلی در پایان خاطر نشان کرد: ما باید تفاوت های حرفه خودمان با اصحاب رسانه را درک کنیم چرا که رسانه شاخه ای از نظام سلامت نیست و اگر ما درک درستی از وظایف آنها نداشته باشیم قطعا آنها نیز نمی توانند کمکی به ما بکنند. اصحاب رسانه اخبار را با توجه به جذابیت خبری منعکس می کنند نه بر پایه آموزش دادن.
همچنین دکتر جعفر بوالهری در ادامه این نشست گفت: نباید بیماران روانی از سوی جامعه و درمانگران طرد شوند و خدمات سلامت باید به صورت انسانی تری به این بیماران ارئه شود و سیاست سازمان جهانی بهداشت نیز بر تمرکززدایی، انسانی کردن ارائه خدمات و در دسترس بودن آنها تاکید دارد.
وی تصریح کرد: در حال حاضر افزایش تخت بیمارستان های روانی حسن نیست چرا که سازمان جهانی بهداشت نیز بر درمان بیماران در محیط نزدیک به خانه یا حتی در خانه بیمار تاکید دارد و به سمت پذیرش بیماران روانی در بیمارستانهای عمومی پیش می رود. چرا که درمان بیماران روانی به صورت نگهداری آنها در آسایشگاه های مخصوص، روشی منسوخ شده است. درمان واقعی بیماران باید در بسترهای اجتماعی و خانوادگی اعمال شود و هم زمان با درمان، مورد حمایت های اجتماعی واقع شود نه اینکه از جامعه رانده شود.
در ادامه دکتر ابهری روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران بخش قابل توجه انگ بودن بیماری روانی را منوط به عملکرد روانپزشکان دانست و گفت: مادامی که روانپزشکان حتی حاضر نیستند در تابلوی مطب خود عنوان روانپزشک را درج کنند و به جای آن از واژه متخصص اعصاب و روان استفاده می کنند دیگر جایی برای رسانه و افراد جامعه باقی نمی ماند.
یک بررسی جدید نشان میدهد که بیماران دچار افسردگی ممکن است از تحریک الکترومغناطیسی مغز سود ببرند و این شیوه میتواند جایگزینی احتمالی برای داروهای روانگردان باشد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه این بررسی بر روی 190 بیمار انجام شد که پیش از این به داروهای ضدافسردگی پاسخ نداده بودند.
این بیماران برای دست کم سه هفته مورد تحریک مغناطیسی مغز قرار گرفتند. نتایج نشان داد که این شیوه درمانی به بهبودی افسردگی در 14 درصد بیماران میانجامد، و اغلب این افراد برای چندین ماه در حالت بهبودیافته باقی ماندند.
این درمان که "تحریک مغناطیسی فراجمجمهای مکرر" (rTMS) نامیده میشود، امیدی برای درمان بدون داروی مبتلایان به افسردگی را فراهم میکند، گرچه پژوهشگران میگویند بررسیهای بیشتری در این مورد باید انجام شود.
مارک جرج از دانشگاه کارولینای جنوبی در چارلستون که سرپرست این پژوهش است، گفت: "این بررسی به تشویق مباحثه در این مورد که آیا rTMS در درمان افسردگی موثر است یا نه، کمک میکند."
او گفت: "اکنون ما میتوانیم شواهدی را پیگیری کنیم که بیانگر شیوههایی برای بهبود تاثیربخشی این روش است، و امیدواریم رده جدید بالقوهای از درمانهای تحریکی برای سایر اختلالات مغزی را ایجاد کنیم."
درمان با تحریک الکتریکی به هدف کارانداختن مدارهای عصبی تنظیمکننده خلق و خو میگیرد. در این شیوه با یک سیمپیچ الکترومغناطیسی که در بخش چپ جلویی بالای سر کارگذاشته میشود، و در طول یک جلسه 37 دقیقهای 3000 پالس از خود بیرون میدهد، مغز فرد را تحریک میکنند.
به گفته این پژوهشگران برخلاف درمانهای تهاجمیتر تحریک مغزی مانند الکتروشوکدرمانی، این درمان را میتواند به صورتی بیخطر و بدون عوارض جانبی در مطب دکتر انجام داد.
توماس اینسل، رئیس موسسه ملی بهداشت روانی آمریکا که این پژوهش با حمایت آن انجام شده است، در این باره گفت این پژوهش نشان داد گرچه این روش درمانی "هنوز به حد انتظارت اولیه برای جایگزینی درمانهای تهاجمیتر نرسیده است، اما این بررسی نشان داد که این درمان دست کم در برخی از بیماران مقاوم به درمان دارویی موثر است."
در یک تحقیق جدید مشخص شد که نوزادان زودرس در سنین بالا، بیشتر به اختلالات روان تنی مبتلا میشوند.
به گزارش سرویس بهداشت و درمان خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، هرچند پیشرفتهای مهمی در زمینه مراقبتهای ویژه پزشکی از نوزادانی که در هفته 26 بارداری و خیلی زودتر از موعد زایمان طبیعی متولد میشوند، صورت گرفته اما یک تحقیق جدید نشان میدهد که این نوزادان در سالهای آتی زندگی بیشتر به اختلالات روان تنی مبتلا میشوند. /font>
در این تحقیق که طی یک پژوهش 11 ساله و روی 219 نوزاد زودرس انجام گرفت، معلوم شد که تقریبا یک چهارم از این کودکان به یک اختلال روان تنی تا سن 11 سالگی مبتلا میشوند. /font>
سایت اینترنتی مدگورو میافزاید: بیشترین اختلالی که این کودکان دچار میشوند، اختلال بیش فعالی نقص توجه است که 12 درصد از این کودکان را مبتلا میکند، بعلاوه 9 درصد از این کودکان به اختلالات احساسی و هشت درصد به اختلالات طیفی اوتیسم دچار میشوند. /font>
این تحقیق همچنین نشان میدهد؛ احتمال ابتلا به مشکلات بهداشت روان در نوزادان زودرس سه برابر بیشتر است. /font>
این تحقیق در نشریه آکادمی روانپزشکی کودک و نوجوان آمریکا منتشر شده است. /font>