تقریبا در تمام لحظات زندگی به حافظه نیاز داریم. چرا که به یادآوری خاطرات، آموختهها، چگونگی کار با ابزارها و ماشینآلات و... همگی به حافظهای مناسب نیاز دارند. در این میان اهمیت کسب راههایی برای تقویت حافظه و افزایش مهارتهای یادگیری با کوه عظیمی از ادعاهای نادرست همراه است که سوالات متعددی را در پی دارد. آیا حافظه حد و مرزی ندارد؟ بهترین زمان برای مطالعه چه وقت است؟ آیا همه با افزایش سن فراموشکار میشوند؟ هنگام آلزایمر چه اتفاقی میافتد و ... متاسفانه پاسخ به این سوالات با بدفهمیهایی همراه است. بنابراین بهتر است برای تقویت حافظه به هر آنچه که میخوانید یا میشنوید اعتماد نکنید.
از آنجایی که تشکیل حافظه و عملکرد مغز بسیار پیچیده است، انواع مختلفی از فراموشی وجود دارد. به عنوان مثال حافظه را میتوان به 3 دسته اصلی تقسیمبندی کرد: 1ـ حافظه آنی، که اطلاعات چند ثانیه اخیر را یادآوری میکند. 2ـ حافظه کوتاهمدت، که اطلاعاتی که چند دقیقه قبل و بیشتر به خاطر سپرده شدهاند را یادآوری میکند. 3ـ حافظه طولانیمدت که به یادآوری وقایع گذشته که ماهها یا سالها قبل رخ دادهاند کمک میکند.
از دیدگاه دیگری میتوان حافظه را به دو نوع عملی (یادآوری این که وسیلهای چگونه کار میکند، مانند دوچرخهسواری) و اخباری (یادآوری اطلاعات و تجربیات گذشته) تقسیمبندی کرد. در نهایت محققان انواع دیگری نیز برای حافظه قائل شدهاند مانند حافظه معنایی (اطلاعاتی که مستقل از زبان هستند مانند معنی لغات)، حافظه مرحلهای (اطلاعات وابسته به زمان مانند یادآوری تاریخ ازدواج) و حافظه آیندهنگر (یادآوری واقعهای که در آینده رخ خواهد داد مانند پرداخت بدهی). در این میان هویت شما یکی از پایدارترین حافظههای بلندمدت شماست. بدین معنی که احتمال آنکه فردی هویت خود را فراموش کند بسیار اندک است خصوصا در مواقعی که به بیماری روانی یا عصبی دیگری مبتلا نباشد.محققان دریافتهاند که نواحی مختلف مغز برای تشکیل و ذخیره انواع مختلف حافظه لازم هستند. به عنوان مثال نواحی از مغز به نام سیستم لیمبیک در ذخیره حافظه نقش دارند. برای ایجاد فراموشی باید به هر دو سمت راست و چپ سیستم لیمبیک آسیب وارد شود، اما اگر آسیب در سمت راست شدیدتر باشد حافظههای تصویری از بین میبرند در حالی که اگر سمت چپ آسیب ببیند اطلاعات معنایی فراموش میشوند.
فراموشی در گذشته و آینده
همان طور که حافظه انواع مختلفی دارد، فراموشی نیز به شکلهای متفاوتی بروز میکند. در فراموشی پیش گستر که شایعترین شکل فراموشی است، ذخیره خاطرات جدید با مشکل مواجه میشود.
این مشکل در بیماران مبتلابه آلزایمر نیز مشاهده میشود. فراموشی پسگستر به از دست دادن حافظه گذشته گفته میشود و محدوده زمانی چند ثانیه تا چند ماه قبل را دربرمیگیرد. این حالت بیشتر به دنبال وارد شدن آسیب به سر مشاهده میشود و باگذشت زمان بهتر میشود. نوع دیگری از فراموشی که فراموشی سراسری گذرا نام دارد باعث میشود که فرد به طور گذرا همه حافظه خود را از دست بدهد، اما به طور ویژه باعث اختلال در توانایی ذخیره خاطرات جدید میشوند (فراموشی پیش گستر شدید) و همچنین موجب از دست رفتن خفیف خاطرات قدیمی میگردد (فراموشی پسگستر) که در چند ساعت اخیر شکل گرفتهاند. این نوع از فراموشی نادر است و در افرادی که از بیماریهای عروقی رنج میبرند دیده میشود.
درست است که با افزایش سن سلولهای عصبی از بین میروند و خطر ابتلا به آلزایمر بیشتر میشود. اما حافظهای که بخوبی تربیت شده باشد، نسبت به اعضای دیگر دیرتر پیر میشود و تاثیر کهولت سن برآن کمتر است
بیشتر بیماریهای مغزی میتوانند برحافظه تاثیر بگذارند. شایعترین آنها آلزایمر است و دمانس، سکته مغزی، ضربه مغزی و تشنج از نمونههای دیگر آن محسوب میشوند. برخی از افراد مبتلا به اختلال حافظه از بیماریهای روانی رنج میبرند. در این شرایط احتمال فراموشی خاطرات گذشته و هویت فردی علیرغم توانایی طبیعی به خاطر سپردن اطلاعات جدید وجود دارد.
باوجود این که آسیبهای مغزی به طور شایعی مشاهده میشوند ولی ضربههای مغزی که منجر به فراموشی کامل و پایدار شوند یا آن که فرد هویت خود را فراموش کند بسیار نادر است. وقتی پس از ضربه مغزی فردی دچار فراموشی میشود معمولا فراموشی وی از نوع پسگستر است. در صورتی که ضربه به سر موجب شکستگی جمجمه، خونریزی مغزی و ورم مغزی شود، احتمال آنکه اختلال حافظه شدیدتری بهوجود آید بیشتر میشود. بهبودی حافظه معمولا ارتباط مستقیمی با برطرف شدن مشکلات فوق دارد.
از بسیاری از ضربات مغزی میتوان با کلاه ایمنی (مثلا در هنگام ورزشهای رزمی، دوچرخه و موتورسواری) پیشگیری کرد. همچنین دقت در رانندگی و عدم رانندگی در هنگام خواب آلودگی، توجه به احتیاطهای لازم در هنگام کار در نقاط مرتفع از دیگر مواردی است که برای جلوگیری از بروز حادثههایی که منجر به ضربات مغزی میشوند توصیه میشود.
برخی براین تصور هستند که حافظه انسان نامتناهی است، اما باید بگوییم که این یک تصور نادرست است. مثلا هیچوقت قادر نخواهیم بود یک لغتنامه را حفظ کنیم. حافظه در قسمت محدودی از سیستم عصبی مرکزی انسان ذخیره میشود. ذخیره اطلاعات برای مدت بسیار طولانی دشوار است و بیشتر افراد نمیتوانند بیشتر از 300 هزار واقعیت را به خاطر بسپارند. به علت آن که تحقیقات، اهمیت خواب در یادگیری را نشان داده است این تصور شکل گرفته که بهترین زمان برای یادگیری درست قبل از به خواب رفتن است، در حالیکه قضیه درست برعکس است: بهترین زمان برای یادگیری صبح زود است، اما برخی افراد دچار حالتی به نام DSPS
این باور در بین بسیاری از افراد وجود دارد که با افزایش سن، حافظه ضعیفتر میشود. باید بدانید که افزایش سن بر همه اعضا تاثیرگذار میگذارد و این درست است که با افزایش سن سلولهای عصبی از بین میروند و خطر ابتلا به آلزایمر بیشتر میشود. با این وجود حافظهای که بخوبی تربیت شده باشد، نسبت به اعضای دیگر مانند مفاصل، قلب و ... دیرتر پیر میشود و تاثیر کهولت سن برآن کمتر است. علاوه بر آن تمرین بیشتر، دانستههای شما را افزایش میدهد و ممکن است با افزایش سن حتی بتوانید تواناییهای فکری خود را قویتر کنید.
شرکتهای مختلفی با تولید داروها یا مکملهای مختلف ادعا میکنند که میتوانند حافظه شما را بهبود بخشند. باید بدانید هیچ دارویی وجود ندارد که مستقیما حافظه شما را قوی کند. بسیاری از داروها و مکملها به صورت غیرمستقیم با سالم نگه داشتن شما به بهبود حافظه کمک میکنند. این درست مانند ماراتن است، غذاها و داروهایی وجود دارند که به شما کمک میکنند بهتر بدوید ولی اگر شما دونده ضعیفی باشید هیچ دارویی نمیتواند معجزه کند.
دکتر شیرین فرجی گودرزی
منابع: intelihealth / newsceientist
(Delayed Sleep Phase Syndrome) هستند یعنی به علت آن که صبحها خواب آلوده هستند نمیتوانند مطالب را در این زمان خوب به خاطر بسپارند. این افراد در سکوت شب احساس فراغ خاطر بیشتری میکنند. این افراد با یادگیری در شب نتایج بهتری کسب خواهند کرد. ممکن است در یادگیری دیروقت نقش عوامل مداخلهکننده در مقابل عوامل مزاحمی که در روز وجود دارند کمرنگتر باشد ولی نشان داده شده است که مغز در صبح برای یادگیری آمادهتر است و در تعادل توجه و خلاقیت قرار دارد.